پيام
+
*بانوي آسماني!*
وقتي پا از در بيرون گذاشت
آب را به زمين پاشيدي تا سالم برگردد و روشني آب به چشمش افتد
در حالي که چشم بارانيت شهر را روشن کرده بود
چه آسان در راه خدا از جگر گوشه ات گذشتي تا او پر پرواز گرفت و به جانان پيوست
چه لحظه ي سختي است لحظه ي وداع!
و چه سخت است دل کندن از فرزند دلبند!
و سخت تر بدرقه فرزند براي رفتن به ميداني که اميدي به بازگشتش نيست.
چقدر صبور بودي مادر جان!
:(
* گل نرگس *
93/6/22
در انتظار آفتاب
:'(
ياسيدالکريم
:'(
پروانگي
عکسو دوست دارم :)
ذره بين زنده
چقدر صبور بودي مادر جان!
*ميقات *
تشکر