بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 4
کل بازدید : 10080
کل یادداشتها ها : 2
بسم الله الرحمن الرحیم
در اینجا بعضی از مفسرین تفسیر دیگری دارند و می گویند جمله و انت حل بهذا البلد جمله ای معترضه است . این افراد حل را سکونت و اقامت معنا نکرده اند بلکه می گویند منظور کسی است که مردم حرمتش را نگه نداشته اند.
در آیه ی اول به شهر مکه قسم میخورد و در آیه ی دوم بعنوان یک جمله ی معترضه می فرماید در دشمنی مشرکین با تو همین بس که مثل تو پیامبری با عظمت و حرمتی که داری ، و مکه به حرمت تو حرمت یافته ، و سکنه آن به خاطر آن حرمت ، صید را شکار نمی کنند ، و برگ درخت را برای چریدن حیوانات خود نمی ریزند ، ولی بیرون کردن تو و کشتنت را حلال می دانند ! ( نقل از شرحبیل راوی حدیث )
این توبیخ و سرزنش شدید ی است نسبت به کفار قریش که خود را خادمان ، و حافظان حرم مکه مى دانستند ولی هرگونه اذیت و آزار نسبت به پیامبر صلوات الله علیه و آله و سلم و یارانشان را جایز می شمردند،و حتى خونشان را مباح می دانستند.
جمله معترضه علاوه بر معرفی که به کفار مکه شده ، رسول خدا صلوات الله علیه و آله و سلم را هم به ثبات قدم وا می دارد ، و ایشان را تشویق می کند به اینکه دشمنیهای اهل مکه را تحمل کند ، و هر شنونده را وادار می کند به اینکه از شدت دشمنی آنان متعجب شود!
و والد و ما ولد
در اینکه منظور از این پدر و پسر چه کسانی هستند تفاسیر متفاوت است.
چون از نظر ادبیات رعایت تناسب بین سوگند و بین چیزی که میخواهیم با سوگند اثبات کنیم لازم است ، پس باید بگوییم مراد از والد و ما ولد کسی است که بین او و بین بلدی که مورد سوگند واقع شده یعنی شهر مکه نسبت روشنی بوده ،
و این معنا با حضرت ابراهیم (علیهالسلام) و فرزندشان حضرت اسماعیل (علیهالسلام) منطبق است ، که سبب اصلی در بنای این شهر و بانیان خود بیت الحرام بودند . این تفسیر خیلی مناسب است چون عرب جاهلی حرمت زیادی برای حضرت ابراهیم علیه السلام و فرزندشان قائل بودند و به آنها افتخار میکردند.
تفاسیر دیگر میگویند منظور حضرت آدم علیه السلام و فرزندانشان است.
سوم اینکه منظور آدم و پیامبرانى هستند که از دودمان او برخاسته اند
و چهارم اینکه منظور سوگند به هر پدر و فرزندى است ، چون مسئله تولد و بقاء نسل انسانى، از شگفت انگیزترین عجائب خلقت است ، وخداوند مخصوصا به آن سوگند یاد کرده است.
از نظر مفسران بزرگ اولین مورد مناسبتر از همه به نظر می رسد.
پایان قسمت دوم
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خدای رحمان و رحیم
لا أُقْسِمُ بهَذَا الْبَلَدِ(1)
گواینکه حاجت به سوگند نیست ولی به این شهر(مکه)سوگند می خورم
وَ أَنت حِلُّ بهَذَا الْبَلَدِ(2)
شهری که تو درآن ساکن هستی
وَ وَالِدٍ وَ مَا وَلَدَ(3)
و سوگند به آن پدری که این شهر را بنا نهاد و فرزندی که پدید آورد
لَقَدْ خَلَقْنَا الانسنَ فی کَبَدٍ(4)
که ماانسان را در رنج آفریدیم
سیاق و محتوای آیات این سوره نشان می دهد که این سوره مکی است.
قسمتهای ابتدائی سوره بیانگر این مطلب است که دنیا دار سختی و مشکلات است. از زمانی که در شکم مادر روح در کالبد انسان دمیده می شود این رنج و مشقت آغاز و تا پایان عمر ادامه دارد. و هیچ راحتی و آسایشی خالی از رنج و مشقت نیست. آرامش مطلق فقط در زندگی آخرت وجود دارد، جائی که راحتی و آسایشش آمیخته با رنج و تعب نیست. توجه به این موضوع از یک سو باعث می شود انسان خود را برای مقابله با مشکلات زندگی دنیوی آماده کند و از سوی دیگر انتظار نداشته باشد که در این دنیا آرامش و راحتی مطلق داشته باشد.
لا أُقْسِمُ بهَذَا الْبَلَدِ
سنت خداوند متعال اینست که برای بیان حقایق مهم از سوگند استفاده می فرماید. در این سوره هم خداوند متعال برای بیان این نکته که زندگی دنیوی توام با رنج و درد است از سوگند استفاده فرموده است.
اجماع مفسران منظور از بلد را سرزمین مکه می دانند هر چند نام مکه به صراحت در آیه نیامده است ولی سیاق آیات از یک طرف، و اهمیت و قداست شهر مکه از طرف دیگر و آیه ی دوم
«وَ أَنت حِلُّ بهَذَا الْبَلَدِ» که محل سکونت حضرت را مشخص کرده است و آیه ی سوم «وَ وَالِدٍ وَ مَا وَلَدَ» بیانگر این واقعیت است که منظور از بلد شهر مکه است.
همچنین آیه دوم «وَ أَنت حِلُّ بهَذَا الْبَلَدِ» بیانگر این واقعیت است که شهر مکه بخاطر وجود پر فیض و پر برکت پیامبر صلوات الله علیه و آله شایسته این سوگند شده است.
چرا کلمه ی بلد در دو آیه تکرار شده در حالی که می توانست به جای بلد دومی ضمیر استفاده شود : « لا اقسم بهذا البلد و انت حل بها »
تکرار کلمه بلد برای نشان دادن عظمت و شان آن و اعتنائی است که به این موضوع شده است.
پایان قسمت اول